مرد جوانی دختر خود را به sex در خواب بهترین دوست خود می فروشد.
یک مرد بلوند ناز به مدت یک ساعت عاشق خود را به بهترین دوست خود فروخت ، بدون آنکه به دختر بگوید. هنگامی که مردی ماسکی را بر روی چشمان خود قرار داد و دستان خود را به سر تخت گره زد ، پسر دوم بی سر و صدا وارد اتاق شد که سریع لباسش را برداشت و شروع به بیرون آوردن شورت از دختر گره خورده کرد ، با این کار که می خواست با انگشتان بیدمشک بیدمشک زیبایی او را خرد کند. بلافاصله ، دختر بین پاهای خود جاری شد ، بنابراین عاشق به سمت سرش رفت و sex در خواب با دقت شروع به وارد کردن یک مصالح بزرگ در زیر گلوی خود کرد ، که از چنین سرگرمی جالب لذت می برد. به محض این که دختر متوجه شد که با معشوق خود رابطه جنسی برقرار نمی کند ، حاضر نشد ، زیرا او چنان هیجان زده بود که می خواست به سرعت یک چوب برجسته را در بند تراشیده خود بگیرد و با یک شریک جوان و پرشور رابطه جنسی برقرار کند.